خیانت و دروغ در زندگی مشترک
اساس زندگی مشترک، اعتماد و صداقت متقابل در همه ی زمینه ها است. رابطه ی دو طرفه که بر فهم و درک متقابل استوار باشد، منجر به اعتماد متقابل می شود. همسران از تمام جهات باید به هم اطمینان داشته باشند. اگر در مقطعی از
نویسنده: دکتر ماهیار آذر
در صورت مشاهده ی خیانت و دروغ چه باید کرد؟
اساس زندگی مشترک، اعتماد و صداقت متقابل در همه ی زمینه ها است. رابطه ی دو طرفه که بر فهم و درک متقابل استوار باشد، منجر به اعتماد متقابل می شود. همسران از تمام جهات باید به هم اطمینان داشته باشند. اگر در مقطعی از زندگی، این اعتماد به دلایلی از بین برود و طرفین رازداری و احساس شراکت صمیمانه را از دست بدهند، سقوط یک زندگی مشترک شروع می شود. خودداری کردن از بیان مسائل، حتی مسائل کم اهمیت، باعث می شود نگرش و عقیده ی زوجین به صداقت و راستگویی همدیگر تغییر کند و گاهی ممکن است آن ها را وادار کند در زندگی یکدیگر کنجکاوی کنند؛ که خودِ همین کنجکاوی کردن، باعث می شود طرف مقابل عکس العمل نشان بدهد؛ در نتیجه احساس شک و سوءظن در طرفین به وجود می آید و باعث می شود رفتار آن ها تغییر کند.بعید است که ذهنیت و شامه ی قوی جوانان ما، به مدت طولانی دروغ و خیانت را بپذیرند. به نظر می رسد که وارد شدن به مقوله ی دروغ ( هر چند مصلحت آمیز) و خیانت ( هر چند ناشیانه و بدون مسئولیت) بنیادهای اساسی زندگی مشترک را متزلزل می کند و فرومی پاشد.
شاید شخصیت های ویژه ای، برای یک بار، دروغ یا خیانتی را بپذیرند و بر اساس خصلت های مثبت همسر خود آن را نادیده بگیرند و به زندگی خود ادامه دهند، ولی در هر صورت آسیب درونی خیانت در ناخودآگاه افراد باقی خواهد ماند و حتماً گوشه ی ذهن او را تا پایان عمر به خود مشغول خواهد داشت. پیشنهاد می شود که به دروغ ها و خیانت ها نیز با دید منطقی نگاه کنید و درباره ی آن منطقی تصمیم بگیرید، نه احساسی.
هر فرد باید قادر باشد پس از سال ها زندگی مشترک و با شناخت کافی از عقاید و شخصیت همسرش، صادقانه بیان کند که آیا این پدیده در خصلت او بوده است یا خیر؟ و در صورت قانع شدن، از این که این پدیده در شرایط ویژه ای اتفاق افتاده است، باید در مورد ادامه ی زندگی تجدیدنظر کلی کند و فرصت های مجدد را از همسرش دریغ نکند.
گروهی نیز معتقد هستند مردانی که با داشتن همسر به سراغ زنان دیگر می روند، اغلب سال ها ناخشنودی خود را از شرایطی که داشتند ابراز نموده، اما حرف هایشان تأثیری در طرف مقابل نداشته. بدین سبب مثالی مردانه آورده شد که مردان به اندازه ی زنانشان احساسات خود را مطرح نمی کنند و یا دست کم ابراز احساساتشان با طرز ابراز احساسات زنان متفاوت است و زن ها به اشتباه به این باور می رسند که مردها اصولاً احساس ندارند.
منبع مقاله :
آذر، ماهیار؛ (1385)، ازدواج: حل مشکلات زناشویی، تهران: نشر قطره، چاپ سوم.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}